بهترین و جدیدترین خدمات وبلاگ نویسان جوان                www.bahar20.sub.ir

سلام بازدیدکنندهای خوب و مهربونم

امیدوارم که خوب و خوش و سرحال و سلامت باشید

راستش بهتون قول داده بودم که هر روز توی ماه رمضون یه مناجات می نویسم که به خاطر اینکه سیستمم داغون شده دیگه نمیتونم بیام اینترنت برای همین ازتون عذر خواهی میکنم

شاد باشید

بهترین و جدیدترین خدمات وبلاگ نویسان جوان                www.bahar20.sub.ir

مناجات (14)

بهترین و جدیدترین خدمات وبلاگ نویسان جوان                www.bahar20.sub.ir

الهی چون به تو بنگریم شاهیم و تاج بر سر و چون بخود نگرم خاکیم و از خاک کمتر

پیوسته دلم دم از هوای تو زند      جان در تن من نفس برای تو زند

گر بر سر خاک من گیاهی روید         از هر برگش بوی وفای تو زند

الهی بر تارک ما خاک خجالت نثار مکن و مار به بلای خود گرفتار مکن.

الهی صبر از من رمید و طاقت شد سست، تخم آرام کشتم بی قراری است.

الهی بدین شادم که نه بخود بتو افتادم. الهی از کشته تو خون نیاید و از سوخته دود کشته تو به کشتن شاد و سوخته تو به سوختن خشنود.

بهترین و جدیدترین خدمات وبلاگ نویسان جوان                www.bahar20.sub.ir

 

مناجات (13)

بهترین و جدیدترین خدمات وبلاگ نویسان جوان                www.bahar20.sub.ir

الهی چون از یافت تو سخن گویند از علم خود بگریزم بر زهره ی خود بترسم ور غفلت آویزم همواره از سلطان عیان در پرده ی غیب می آویزم نه کامم بی، لکن خویش را در غلطی افکنم تا دمی برزنم.

الهی گهی بخود نگرم گویم از من زارتر کیست گاهی که به طینت خود افتد نظرم گویم که من از هر چه به عالم بترم چون از صفت خویشتن اندر گذرم از عرش همی بخویشتن در نگرم.

بهترین و جدیدترین خدمات وبلاگ نویسان جوان                www.bahar20.sub.ir

مناجات (12)

ملکا تو آنی که خود گفتی و چنانک گفتی آنی. من چه دانستم که این دود آتش داغ است من پنداشتم که هر جا که آتشی است چراغ است من چه دانستم که در دوستی کشته را گناه است و قاضی خصم را پناه است من چه دانستم که حیرت به وصال تو طریق است و ترا او بیش جوید که در تو غریق است.

خواهندگان از بر او بر در او بسیارند، خواهندگان او کم گویندگان از درد بی درد او بسیارند و صاحب درد کم.

بهترین و جدیدترین خدمات وبلاگ نویسان جوان                www.bahar20.sub.ir

 

مناجات (11)

الهی ما را بر این درگاه همه نیاز روزی بود که قطره ای بر آن شراب بر دل ما ریزی تا کی ما را بر آب و آتش بر هم در آمیزی ای بخت ما از دوست رستخیزی.

الهی از نزدیک نشانت می دهند و برتر از آنی که وز دورت می پندارند و نزدیکتر از جانی موجود نفس های جوانمردانی و حاضر دلهای ذاکرانی.

 

مناجات (10)

خداوندا، هر که شغل وی توئی شغلش کِی بسر شود هر که به تو زنده است هرگز کِی بمیرد، جان در تن گر از تو محروم ماند چون مرده ی زندانی است زنده اوست بحقیقت کش ما تو زندگانی است. آفرین خدای بر آن کشتگان باد که ملک می گوید زندگانند.

الهی شاد بدانیم که اوّل تو بودی و ما نبودیم، کار تو درگرفتی و ما نگرفتیم قیمت خودنهادی و رسول خود فرستادی.

خبر خبر خبر....

سلامی دوباره و پرانرژی به شما بازدید کننده عزیز

گروهی هستند که با هدف منحرف کردن جوانان مسلمان به اینترنت و وبلاگها حمله میکنند و صحبت های ضد و نقیضی میزنند.

من آدرس یکی از این افراد رو دارم که بهتون پیشنهاد میکنم که هیچ وقت به صحبت های بی خودی آنها گوش ندهید زیرا نیرنگی بیش نیست

اسم خودشون رو انجمن دانایان گذاشته اند (که جاهل ترین ها هستند)

 

مناجات (9)

اي خدا طالب كلام توأم
تشنه‏ام تشنه سلام توأم
تو همه حاجت و جواب مني
بر طرف ساز هر حجاب مني



تو سزاوار سجده عشقي
تو حواله كننده رزقي
چاره ساز قلوب پُر آهي
راه ساز هر آنچه گمراهي



تو كرامت كننده فضلي
در فضيلت دو دست پر بذلي
تو كريمي تو ناصري تو حليم
تو حكيمي تو قادري تو عليم



تو عزيزي تو مؤمني تو مجيد
تو ودودي تو مبدعي تو معيد
تو حبيبي تو خالقي تو مجيب
تو حسيبي تو رازقي تو رقيب



تو جليلي تو بارئي تو جميل
تو وكيلي تو صاحبي تو كفيل
تو مفتح تو مقتدر تو كبير
تو مفرّج تو منتقم تو مجير



تو گشاينده گره‏هايي
تو زداينده غم مايي
تو به ما لطف هل اتي كردي
ختم پيغمبران عطا كردي



پدري داده‏اي چنان مولا
مادري داده‏اي چنان زهرا
تويي آن منعم و تويي ذوالمن
تو به ما داده‏اي حسين و حسن



تو به ما داده‏اي همه حاجات
بانويي همچو عمّه سادات
اي تو داده به شيعه شيون و شين
كاشف الكرب داده‏اي به حسين



دل ما را تو كرده‏اي عاشق
آفريدي تو شيعه صادق
تو دل نرم داده‏اي به رضا
خواهري شبه زينب كبري



تو به ما داده‏اي ولايت را
نعمت پاك مرجعيت را
شكر هر نعمتي تو را بايد
پس چرا مهدي‏ات نمي‏آيد



قدرت شكر كوه نعمت نيست
علت طول عصر غيبت چيست؟
گر گناهان ماست سدّ ظهور
ظلمت ما ببر به آيه نور



مناجات (8)

الهی نه جز از یاد تو دلست نه جز  از یافت تو جان، پس بی دل و بی جان زندگی چون توان، الهی جدا ماندم از جهانیان به آنک چشمم از تو تهی و تو مرا عیان، حال نئی از من و مبینیم روئت جائی که تو با منی و دیدار نئی ای دولت دل و زندگانی جان نادریافته، یافته و نادیده عیان، یاد تو میان سر و جان یافت تو روز است که خود برآید ناگاهان، یابنده به شادی پردازد نه به اندوهان.

خداوندا، به سر مرا کاری که از آن عبارت نتوان، تمام کن بر ما کاری با خود که از دو گیتی نهان.

مناجات (7)

الهی کار آن دارد که با تو کاری دارد، یار آن دارد که چون تو یاری دارد، او که در دو جهان تو را دارد هرگز تو را کی بگذارد، عجب آن است که او که تو را دارد از همه زارتر می گذارد، در بر آن را که چون تو یاری باشد، گر ناله کند سیاهکاری باشد.

الهی در سر گریستنی دارم دراز، ندانم که از حسرت گریم یا از نماز گریستن از حسرت بهره یتیم و گریستن شمع بهره ناز، از ناز گریستن چون بود، این قصه ایست دراز.